ابوالفضل جانابوالفضل جان، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره
علی جانعلی جان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

....❤ღ گیلاس مامان❤ღ...

من از تو چه گویم؟ای مادر.........

1391/2/23 11:13
نویسنده : مامانش
3,173 بازدید
اشتراک گذاری

روز مادر مبارک

 

مادر با تو پیدا می کنم همه دنیا را، همه وجود را، همه انس و الفت و مهربانی و دوستی را؛ پناهم باش تا سنگینی غربت از شانه هایم فرو ریزد و ملال تنهایی از چشمانم رخت بربندد.

مادر هر گاه نام تو بر زبان می رانم، گرمی دستهایت را بر شانه هایم احساس می کنم.

 مادر ای تجسم صبر و اسوه ایثار، گلبرگ های باغ عطوفت، شبنم نوش ابرهای آسمان .

 بخشش دستهایت یادآور حماسه بارانند؛ ای نبض جانسوز حیات، سرفصل کتاب وفا تویی.

مادر قدم بردیده ام بگذار؛ فدای تو و قدمهایت.

 مادر بگذار بگویم: ای فرشته رحمت و ای نمونه لطف و محبت، آغوش گرمت مرا از بهشت خوش تر و زمزمه لالایی تو از هر آهنگ و نوایی دلکش تر.

مادر ای ماه درخشان و خورشید تابان؛ ای عارفانه ترین غزل، ای عندلیب آفتاب عشق؛ ای آفتاب رأفت، ای آسمان روشن مهر، ای سفیر رحمت و ای که دست هایت عابر کوچه های تنهایی من

 ای اعتبار روزگار، ای افتخار خلقت؛ ای که در کنار تو درختان سرور و رحمت زندگی قد می کشند.

 ای سایبان هر چه شوق؛ ای مادر تو از غمم پیر شدی و من از روی تو خجل.

 مادر ای مظهر مهر و وفا، ای آیه عشق و صفا، ای شمع کاشانه ام، با من بمان ای عارفانه ترین غزل

 مادر تو را از عشق آفریدند و پیراهن هستی ات را از عاطفه بافته اند، ترا ایمان سروده و باران زمزمه کرده است.

من  از تو چه گویم؟ ای مادر ......... 

 

 روز مادر مبارک

 

به ستاره ها نگاه کن که شب را شکسته اند بی تو شب من ....شب بی ستاره است.

 آفتاب را تماشا کن...ببین که غول تاریکی چگونه از برابرش می گریزد...بی تو روز من آفتاب ندارد.

 چمن زار را نظاره کن...لاله را بنگر و به زمزمه جویبار گوش فراده بی تو دنیای من

 از چمن و لاله و هرزمزمه خالیست.

 بی تو من هیچم ....اگر می خواهی زنده بمانم هرگز تنهایم مگذار مادر!

 مادر تورا می ستایم تورا که صادقانه زیستی و صادقانه زیستن را به من آموختی.

 در نگاهت عشق موج میزند و من شکوه آن را در آئینه دلت احساس می کنم .

 در آن هنگام که با دست محبت مرا به آغوش گل سپردی دانستم که دوستم داری...

 چه زیباست به خاطر تو زیستن و برای تو ماندن و به پای تو مردن و به پای تو سوختن

 و چه تلخ و غم انگیز است دور از تو و بدون خوشبختی زیستن

 برای تو گریستن و به عشق و دنیای تو نرسیدن

ای کاش میدانستی بدون تو و دور از دستهای مهربانت و به دور از قلب حساست مرگ گواراترین است.

 می خواهم حقیقتی را بگویم ...حقیقتی ساده از عشقی که برای تو مادر به ارمغان آورده ام .

 از کجا آغاز کنم؟ نمی دانم .

 بگذار از تو بنویسم ای همدم خوبیها ای شکوه خلقت ای ستاره درخشان عمرم ....مادر...!

 بگذار بگویم که چه زیباست آهنگ لالایی تو ...چه زیبا محبت و عشق را در سینه ام جای دادی...

 مادر تو ای زیبا ترین بهار.....فصل های زندگی ات را چه عاشقانه به پایم ریختی

 مادر بگذار بگویم ای مظهر محبت ...ای فرشته مهر...ای دریای بی کران عطوفت...

 مادر ای شمع هستی من ......بگذار بگویم........دوستت دارم ای برتر از همه چیز

 مادر ای تنها حامی من به جای سیل محبتی که به من روا داشتی چه تحفه ای

 جز قلب خود می توانم تقدیمت کنم ؟

  پس تقدیم به تو ای مادر که آفتاب مهر در آسمان دلت هرگز غروب نمی کند

 روزت مبارک مادر.......

 

روز مادر مبارک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

شکلات مامانی وباباش
23 اردیبهشت 91 14:11
مادر عزیز روزت مبارک


روز شما هم مبارک خاله جون.
مامان ابوالفضل
23 اردیبهشت 91 19:38
سلام سلام سلام مامانی روزت مبارک
زهره مامان آریان جون
23 اردیبهشت 91 23:53
بهشت ها برای تو آفریده شده اند و درختان برای اینکه سایبان تو باشند
سر از خاک بر می آورند . . .
روزت مبارک عزیزم


روز شما هم مبارک.
سارا(مامان سوگل)
24 اردیبهشت 91 7:36
روزت مبارک مامان مهربون


روز شما هم مبارک.
فهیمه مامان پرهام
24 اردیبهشت 91 8:15
من باید دیروز می یومدم اما نشد :
کدامین گل زیبا را به خاطرت هدیه کنم که وجودت عطر تمام گلهاست...
روزت مبارک


روزتون مبارک.
مامان ریحان عسلی
24 اردیبهشت 91 16:13
سلام روزتون مبارک خصوصی
مامان نیایش
26 اردیبهشت 91 9:58
خیلی قشنگ بود ممنون از حضورت خانمی روز مادر بر شما هم مبارک و شاد باشی همیشه


ممنون خاله جون.
نسترن
26 اردیبهشت 91 21:50
با تاخیر ...روزتون مبارک و دلتون شاد
خاله زری
27 اردیبهشت 91 8:23
سلام مامانی چند بار اومدم سر زدم ولی دیدم از حال گل پسری چیزی ننوشتید ایشااله که سالم و شاد باشه از طرف من لطفا روی ماهش را ببوسید


سلام خاله .ابوالفضل جون دیگه برای خودش مردی شده و واکسنشو زده.
مامان زهره
31 اردیبهشت 91 10:11
واي چقدر گيلاس مامان نازه خدا براتون حفظش كنه