ابوالفضل جانابوالفضل جان، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره
علی جانعلی جان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

....❤ღ گیلاس مامان❤ღ...

گیلاس مامان با قیافه ای جدید

سلام خوشگل پسر مامانی عزیز دلم این پست رو میخواستم روز جمعه برات بزارم چند خطی هم نوشته بودم ولی شیطونی شما باعث شد که بمونه برای امروز آخه دو روز قبل روهم مهمونی بودیم وقت نکردم. شنبه خونه همکار بابایی دعوت بودیم که شما کلی شیطونی کردی و از بس به وسایلشون دست میزدی منم مجبور میشدم بزارمشون بالا که باعث شدی خونشون به هم بریزه و براشون تغییر دکوراسیون دادیم.  دیشب هم رفتیم خونه عمه طیبه و دیر برگشتیم. شیطونی روز جمعه رو هم تو پست بعد برات میزارم. گل من روز پنجشنبه بابا مرخصی داشت و خونه بود و شما رو به این شکل در اورد . در ادامه مطلب ابوالفضل رو با قیافه ای جدید ببینید.   اولش اصلا نمی ترسیدی.... ولی ماشین ک...
5 دی 1390

ابوالفضل و شب یلدا

سلام شیطونک مامانی اینروزا کارم شده اینکه چهار چشمی مواظبت باشم .یک لحظه غفلت باعث پشیمونی مامانی میشه . به خاطر همین کمتر میتونم وبگردی کنم و وبلاگت رو به روز کنم. دیشب شب یلدا بلند ترین شب سال رفتیم خونه حاج آقا.ما بودیم و خانواده عمو جون بعد از شام هم خانواده عمه طاهره اومدن . شب خوبی بود ولی آخراش شما خوابت میومد و بهانه میگرفتی مجبور شدیم ساعت یازده برگردیم خونه که تا تو ماشین نشستیم ماشین روشن نشده خوابت برد. اینم عکسای گیلاس تو شب یلدا. ابوالفضل و هندونه شب یلدا بقه عکسها در ادامه مطلب رو حتما ببینید...   ...
2 دی 1390

شب یلدا

  شده یلدا مقارن با محرم / نمی دانم بخندم یا بگریم مبارک، تسلیت عید و عزاتان / پس از شادی بخور یک ذره هم غم . . .   . یلداست ، بگذاریم هر چه تاریکی هست  هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست . . . شب یلدا مبارک . عزیز دردونه مامان پارسال شب یلدا یا همون شب چله ،شب چله شما بود و چهل روز بود که باهم بودیم. واقعا روزها به سرعت باد میگذره . ...
30 آذر 1390

تنهایی............

سلام گل پسر دیروز ساعت دو بعد از ظهر بابایی رفت ماموریت من و شما هم برای اولین بار دو تایی موندیم خونه و شب هم تنها بودیم اگه مامانی ها بزارن میمونیم خونه تا پنجشنبه که بابا بیاد آخه شما هر جا میریم کلی شیطونی میکنی و من همش باید مراقبت باشم ولی تو خونه خودمون همه وسایلای خطر ناک رو جمع کردم . شایدم امشب رفتیم خونه مامان جون آخه من فردا وقت دندانپزشکی دارم.   ...
22 آذر 1390

مراسم شیر خوارگان حسینی

سلام گلم امسال دومین محرمیه که تو هستی پارسال خیلی کوچولو بودی و ما هم تو هیچ مراسمی شرکت نکردیم جمعه رفتیم مراسم شیر خوارگان حسینی تو حسینیه که مراسم خوبی بود عکسهای سقایی ابوالفضل در ادامه مطلب رو حتما ببینید ...
13 آذر 1390

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

در چشم باد, لاله گل  پرپرش خوش است خورشید, روز واقعه خاکسترش خوش است از باغ‌ها شنیده‌ام این را که عطر یاس گاهی نه پشت پنجره, لای درَش خوش است دریا همیشه حاصل امواج کوچک است یعنی علی به بودن با اصغرش خوش است در راه عشق دل نه فقط سر سپرده‌ باش! حتا حسین پیش خدا بی‌سرش خوش است جایی که ماه همسفر آب می‌شود دل‌ها به آب نه که به آب‌آورش خوش است جایی که پیش‌مرگ پدر می‌شود پسر اولاد هم نبیره‌ی پیغمبرش خوش است عالم شبیه آن لب و دندان ندیده‌است لبخند هم میانه‌ی تشت زرَش خوش است! این خون سرخ اوست که تاریخ زنده‌ است این شاهنامه نیست ولی...
6 آذر 1390

کادوهای تولد یکسالگی

سلام دردونه،یکی یه دونه مامانی اینم عکس کادوهای تولدت ادامه مطلب یادتون نره.......... کادوی مادر جون و خاله زینب آدم آهنی کادوی خاله فاطمه کادوی عمه فریده کادوی عمه طیبه و پویا کادوی عمه معصومه و مهران کادوی عمه سمیه   کادوی زن عمو و نازنین ونیلوفر   کادوی دختر عمه نفیسه   مامان جون و عمه جون و سارا و نسا،خاله راضیه و عروس دایی زیبا هم پول آورده بودن دست همشون درد نکنه انشالله جبران کنیم   ...
30 آبان 1390