شیطنت های ابوالفضل 2
سلام نفسم
آخه مامان جون تو خودتو تو این شلوغی میبینی
دستگیره های کشوها رو باز کردم که نتونی بازشون کنی ولی ..........
ادامه مطلب فراموش نشه.......
اگه بدونی چه ادامه مطلب طولانی ای نوشته بودم ولی نمیدونم چرا نیست
عیب نداره دوباره میذارم
بطریه آبغوره رو گذاشتی زیر پات دستت برسه روی گاز و همشم سر میخوردی البته الان دیگه دستت میرسه و هر چی رو گاز باشه بر میداری
وسایل داخل کمدتو ریخته بودی زمین داشتی میرفتی داخل کمد منم اول داشتم جمع میکردم سبدتو جمع کرده بودم که یادم افتاد عکس بگیرم
میگفتی در کمد رو ببندم فکر میکردم بترسی ولی وقتی درو باز میکردم میگفتی دوباره ببندم
آخرشم خودت اومدی پایین
کارت شده رفتن زیر میز چرخ خیاطی نمیدونم اون زیر چی هست که همش دوست داری بری اونجا
البته سیم اینترنت رو هم اون زیر کشف کردی و همش میری درش میاری مخصوا وقتی تحویلت نمیگیریمبعضی موقع ها کلی مطلب مینویسیم یا وقتی میخوایم نظر بزاریم دکمه تایید رو که میزنیم میبینیم بله آقا سیم رو درآورده
روغن چرخ رو خالی کرده بودی رو شلوارت
نمیدونم فرش رو با خودت کجا میبری
حالا رفتی بکشی سر جاش
موقع خواب من چراغو خاموش میکنم شما خودتو از رو سر ما میرسونی به چراغو روشنش میکنی واین کار تا وقتی شما خوابت بگیره ادامه داره
قربونت برم دردونه شیطون من
ببخشید که این پست طولانی شد دلم نیومد همشو نزارم
فکرشو بکن این همه رو یه بار نوشتم پاک شد