ابوالفضل جانابوالفضل جان، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره
علی جانعلی جان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

....❤ღ گیلاس مامان❤ღ...

اولین مسافرت ابوالفضل

سلام عمرم،نفسم،سلام مشهدی ابوالفضل مامان این پست رو خیلی وقته که نوشتم ولی هر بار خواستم کاملش کنم نشد تا امروز .ببخشید که دیر شد. عزیزم دهمین دندونت هم وقتی از مشهد برگشتیم جوونه زد مبارکت باشه مامانی. گل مامان شما اولین مسافرتت رو در تاریخ 21/1/91 رفتی به پابوس امام رضا(ع)به مشهد مقدس. منم چون تا حالا با شما سفر نرفته بودم خیلی نگران بودم که نکنه تو راه اذیت بشی ولی خدارو شکر خوب بود . اول رفتیم تهران و از اونجا با قطار رفتیم . سفرنامه مشهد در ادامه مطلب......... شب که داشتم وسایلمون و جمع میکردم رفتی نشستی تو چمدون صبح که بیدار شدی دیدم سرو صدات نمیاد اومدم دیدم وسایل و که من شب بعد از خوابیدنت جمع کردم ریختی بیرون ...
12 ارديبهشت 1391

غریب آشنا

ای خیال اجتناب ناپذیر از قبیله کدام سبز جامه‌اى که‌آفتاب زائر نگاه توست کهکشان برابر تو کوچک است ای ستاره شکوهمند *** بی‌قراری کبوتران برای توست ابرها به دست‌بوسی ستاره می روند باغ‌ها به دست‌‌بوسی بهار و نگاه من که برکه مکدری است دست‌بوس عشق توست *** ای بزرگوار! معنویت بهار! ای غریب آشنا! در کجای آسمان دمیده‌ای کاین چنین پرندگان به سوی تو شوقناک بال می زنند سلام ما اومدیم .امام رضا طلبیدمون رفته بودیم پابوسش.جای همه دوستان خالی بود برمیگردم با پست سفرنامه مشهد ...
28 فروردين 1391

عکسهای 13 بدر2

سلام عکسای ١٣ بدر خیلی زیاده و نمیشه همش و بزارم . عصر که هوا سرد شد ابوالفضل لباسای گرمش رو پوشید. ابوالفضل در حال خوردن نان اینم یه مدل تاب بازی اولش همه بچه ها ریخته بودن سر تاب  و به ابوالفضل نوبت نمیرسید ولی همه خسته شدن تاب مونده برای ابوالفضل  ابوالفضل در حال دالی کردن با بابایی اینم از آتیش که بابایی درست کرده با چایی آتیشی  زیر اون خاکا سیب زمینی گذاشتیم کباب بشه برای عصرونه ...
18 فروردين 1391

به مناسبت ایام فاطمیه

بانو دوباره ذکر تو و فاطمیه شد من مانده ام که با چه برابر بخوانمت بانو خدا یکی،تو یکی،اصلا از چه رو باید که مریم،آسیه،هاجر بخوانمت؟! دخت نبی و همسر مولا گمان کنم زیباترست امّ پیمبر بخوانمت تا ادعای ابتر این قوم رو کنم با آیه آیه سوره ی کوثر بخوانمت رنگ رخت کبودیِ یک یاس حک کنم یا بال و پر شکسته کبوتر بخوانمت؟! کوچه...فدک...اراذل و اوباش...مادرم!!! با اشک های چشم حسن،تر بخوانمت "بازو"ی مرتضی،"درِ"خیبر شکن بُدی حالا فتاده "دست"،پسِ "در" بخوانمت محسن سپر برای تو و تو به پشت در اینجا سزاست فاطمه سنگر بخوانمت تنها به پشت در،لگد و میخ وبعد از آن... من ناگزیر لاله ی بستر بخوانمت بانوی آب و آینه بگذار بگذرم با یک اشاره بانوی "آذر" بخوانمت ام...
17 فروردين 1391

عکسهای 13 بدر

سلام عزیز مامان دیروز رفتیم مهمونی نشد عکسهارو برات بزارم . چون عکسها زیاده نصفشو تو پست بعدی برات میزارم. ادامه عکسها تو ادامه مطلب یادتون نره......... ابوالفضل در حال تاب بازی اینجا وقتی از تاب اومدی پایین جیغ میزدی دوباره بری بازی کنی دختر عمو نازنین ابوالفضل در حال بازی با دختر عمو که با دیدنش کلی ذوق میکنی و خیلی دوستش داری ابوالفضل و پسر عمه پویا     ...
15 فروردين 1391

13 بدر

سلام شکوفه گیلاس دیروز ١٣ فروردین با حاج آقا و عمه ها و عمو رفتیم باغ حاج آقا.  توضیحات و عکسها رو انشالله تا شب برات میزارم الان پسر مامان خوابش میاد بهونه میگیره ...
14 فروردين 1391

اولین پست نوروز 91

سلام ابوالفضل جونم عیدت مبارک گل پسرم این سه روز همش رفتیم عید دیدنی.شما هم که کلی ذوق میکنی و تا میگیم ابوالفضل بریم کفش و لباست رو میاری می پوشی و میری پیش در و بای بای میکنی. خونه هرکسی هم که میریم میری با همه دست میدی .وقتی کسی بوست میکنه تو هم از دور بوسش میکنی . دیروز دوم عید رفتیم خونه خاله جون من تا پسر خاله رو بوس کردم تو از اون ور اتاق بدو بدو اومدی صورتتو چسبوندی به من تا بوست کنم خودتم بوسم کردی قربونت برم که با این کارت کلی ذوق کردم. سفره هفت سین خونه ما  عکسها در ادامه مطلب.........   ابوالفضل لحظه سال تحویل کنار سفره هفت سین ابوالفضل در حال تغییر دکور سفره هفت سین ...
3 فروردين 1391

آخرین پست سال 90

یا مقلب القلوب و الابصار  یا مدبرالیل و النهار یا محول الحول و الاحوال  حول حالنا الی احسن الحال یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد دوست ندارم مثله همه از خدا بخوام که توی زندگی هیچ غمی نباشه، چرا که شادیها در کنار غمهاست که معنا پیدا میکنه و زیبا میشه. تنها ا...
29 اسفند 1390

نوروز...........

رفقا،خاطر خود شاد بدارید و ره غم مسپارید و گل لاله ببارید و به هر سو بگذارید كه یك بار دگر فصل بهار آمد و ............ رفقا،خاطر خود شاد بدارید و ره غم مسپارید و گل لاله ببارید و به هر سو بگذارید كه یك بار دگر فصل بهار آمد و نوروز درآمد ز در و كرد طبیعت هنر و ابر برآورد سر و ریخت ز باران گهر و سبز شد از نو شجر و داد نوید ثمر و گشت چنان جلوه گر و یافت جهان زیب و فر و لطف و صفایی دگر و كرد غم از دل به در و می دهدت باد بهاری خبر از طی شدن فصل زمستان ،كه كنی ترك شبستان و تو هم چون گل خندان ،بزنی خیمه به بستان و ببینی كه گلستان ،ز گل و لاله و ریحان و ز باریدن باران شده چون روضه ی رضوان همه پر لاله ی نعمان، همه پر نرگس فتان ،همه پر ...
28 اسفند 1390

16 ماهگی و در اومدن نهمین دندون

سلام گل من چند روز پیش ٢١ اسفند میخواستم این پست رو بزارم ولی بخاطر خونه تکونی و شیطونیای شما نشد.  نفس مامان ١٦ ماهگیت مبارک  یه هفته میشه که حسابی بهانه گیری میکنی و لثت شدیدا ورم کرده تا اینکه دو روز پیش نهمین دندونت جوونه زد. دندون نیش پایین سمت راست.مبارکت باشه عزیزم . کلمه های جدیدی که یاد گرفتی:جوجه،یک دو،عمه رو هم یادگرفتی کامل میگی این چند روز حسابی به مامانی تو خونه تکونی کمک کردی که عکساشو برات میزارم. برو ادامه مطلب......... ...
25 اسفند 1390