این روز ها.............
سلام جیگر مامان خوبی عسلم؟
عزیزم این روزا خیلی سرم شلوغه ببخشید که یه کمی دیر وبلاگت رو آپ میکنم
آخه آخر هفته عروسیه خاله جونه
بقیه ماجرا در ادامه مطلب
قراره حسابی بهمون خوش بگذرهالبته اگه شما گل پسر مامانی رو اذیت نکنی
ازاول هفته کلی کار داشتتیم جهاز برون،خرید کردن برای خودم وشما،و..........ولباس دوختن واسه خودم
البته اگه شما اجازه بدی آخه از صدای چرخ خیاطی میترسی تا من پامو میزارم رو پدال صدای شما هم در میادالبته دیگه نه به این شدت بنابراین مجبورم وقتی بابایی خونس به دوخت و
دوزم برسم چه خوش خیال بودم من
راستی هفدهم شهریور تولد دایی جون بود وما هم به دلیل مشغله فکری یادمون رفت واسش
پست تبریک بزاریم دایی جون شرمنده که دیر شد تولدت مبارکککککککککککککککک
انشالله تولد 120 سالگیت انشالله همیشه سالم وسلامت باشی دایی همیشه زحمت ما رو میکشه
دایی جون زود یه عروس خوشگل پیدا کن تا ما جبران کنیم
امروز تولد خاله زینبه! خاله جون تولد تو هم مبارک باشه